جلوگیری از خودکشی دیگری
سلام دوباره
چند وقت پیش بود که تو اینستاگرام یه دختر خانمی رو پیدا کردم و بعد از فالو کردنش فهمیدم افکارش به سمت خودکشی سوق داده شده.
برای همین شروع کردم بهش پیام دادم. و اونم جوابمو داد. تا جایی که تونستم سعی کردم دیدشو نسبت به اطرافش و زندگیش عوض کنم.
نمیدونم چقدر نتیجه داده. ولی من تلاشمو کردم.
تا اینکه بعد مدت ها دوباره بهش پیام دادم که جویای حالش بشم، ولی ایشون پیامو دید و جوابی نداد.
بنظر شما من زیادی پیگیرش شدم؟
سلام به شما آقا علی رضا
در این مورد دقت کنید که بهتر است در اینگونه مسائل وارد نشوید و سعی کنید که مسیر خودتان را طی کنید چون اگر شما تایم زیادی را با فردی که تمایلات خودکشی دارد سپری کنید که عموما این افراد افسردگی دارند ممکن است فرد به شما وابسته شود و در این حالت امکان آسیب برای او بیشتر می باشد .
دلسوزی شما قابل احترام می باشد اما بهتر است در اینگونه مسائل وارد نشوید و اجازه بدهید این فرد اگر از شما راهنمایی خواست در این صورت به این فرد بیان کنید که بهتر است به روانشناس مراجعه داشته باشند .
بهتر است سعی کنید که از ناجی بودن خوداری کنید و مسیر رشدی خودتان را سپری کنید .
خب ولی من نمیتونم نسبت به این که یکی قصد خودکشی داره بی تفاوت باشم ،درصورتی که شاید اگر من حرکتی انجام بدم از کارش منصرف بشه.
شاید درصدش کم باشه ولی شاید با کاری که ما براشون میکنم اینکارو نکنن.
پیشنهاد میکنم کتاب و سریال 13 دلیل برای اینکه رو حتما ببینید.
شاید که به بعضی نشونه ها و رفتار هایی که نشون دهنده تمایل به خودکشی هستند در اطرافمون بیشتر دقت کنیم.
با سلام خدمت شما دوست عزیز
در ابتدا بهتر است گفته شود که خواسته و نیت شما از این پرسش کمی مبهم است، درباره سن و سال خودتان که توضیحی ندادید و اگر خواسته تان را کمی واضح تر و شفاف تر مطرح می کردید راهنمایی بهتر و دقیق تری را می توانستید دریافت کنید.
اما دو حالت مطرح است اول این که نگران آن فرد هستید و حالت دوم این که نگران درستی مسیر خودتان هستید و ذهن خودتان به این موضوع مشغول است نمی دانید درست است یا نه.
اول از همه بهتر است سعی کنید با هر فردی که وارد هر نوع رابطه ای می شوید در ابتدا حداقل برای خودتان مشخص باشد که نیت و هدف اصلی شما از این رابطه چیست و چه چیزی از آن به دست می آورید و به قول معروف تکلیفتان با خودتان مشخص باشد تا در مواقع خاص بتوانید بهتر مسیر خودتان را پیدا کنید و جهت گیری مناسبی با توجه به شرایط داشته باشید تا دچار سردرگمی و ناکامی نشوید یا لااقل کمت این احساسات ناخواشایند را تجربه کنید.
مسئله بسیار مهم دیگری که بهتر است مد نظر قرار دهید این است که هر کسی فقط و فقط مسئول پیگیری تحقق نیازها خواسته های خودش است و قرار است نسبت به خودش پاسخ گو باشد و نه هیچ فرد دیگر.
با توجه به منابع و انرژی و فرصت محدودی که در اختیار انسان ها قرار دارد پس هر فردی باید متمرکز به خودش باشد و انرژی اش را حساب شده صرف کند تا آن را بیهوده هدر نداده باشد.
با توجه به این موارد این که شما بخواهید ناجی کسی باشید یا او را از چیزی رهایی بخشید نه به نفع شما خواهد بود نه به نفع آن فرد.
چرا که پیش فرض این است که هر کسی خودش توانمندی این را دارد که برای تحقق خواسته ها و نیازهایی که در زندگی دارد و برای حفظ سلامت خودش فعالانه تلاش کند و در نقش یک قربانی نماند که منتظر ناجی است بلکه خودش را باید نسبت به خودش و نیازها و اهدافش در زندگی متعهد و مسئول بداند و با تکیه بر توانمندی های خودش تلاش کند و اقدامات موثر لزم را انجام دهد.
وقتی شما فکر می کنید می توانید کسی را نجات دهید و انرژی و زمان قابل توجهی را هم در این مسیر صرف می کنید خودتان و ایشان را با این تفکر و رفتار در معرض اسیب قرار داده اید چرا که از سویی انرژی که باید صرف نیازهای خودتان ومسائل ومشکلات مربوط به خودتان می شده صرف نیازهای فرد دیگری شده و ممکن است خواه نا خواه توقعی ایجاد شود که بعد ها در شما در صورت عدم تحقق نتیجه مطلوبتان زمینه ساز احساس نکامی شدید و خشم و قربانی شدن شود.
از سوی دیگر آن فرد هم به این باور می رسد که خودش توانایی های لازم را ندارد و همیشه باید منتظر یک ناجی باشد تا به اوکمک کند و او را نجات دهد و به این ترتیب همواره وابسته و نیازمند دریافت کمک دیگران و در نقش قربانی منفعل باقی خواهد ماند.
اکنون پرسش اساسی که در اینجا با توجه به گفته های خودتان مطرح است این است که اکنون از خودتان بپرسید واقعا با توجه به این موارد انگیزه اصلی شما از این اقدام چه بوده است و اکنون چه موضوعی شما را بیشتر ناراحت کرده است؟ چه هدف و خواسته و یا انتظاری داشته اید که اکنون محقق نشده است؟
این پرسش ها به شما خود آگاهی بیشتری می دهد و باعث می شود بهتر مسیرتان را مشخص کنید و برای این منظور و دریافت راهنمایی های دقیق تر در این زمینه می توانید جلسات مشاوره فردی هم دریافت نمایید تا بدانید چگونه در مسیر تحقق خواسته ها و نیازهای اساسی خودتان اقدامات موثرتری انجام دهید.
کلام شما کاملا درست. ولی وقتی شما با کسی روبه رو میشید که قصد خودکشی داره بی تفاوت از کنارش رد میشید آیا؟؟؟
اگه اینطوری باشه پس چرا افرادی که افسردگی دارن بهشون پیشنهاد میکنید به روانشناس مراجعه کنند.
راجب هدفم هم باید بگم در اون زمان واقعا هدفی جز کمک کردن به اون شخص نداشتم.
درباره سن و سال هم من 18 سالمه و ایشون 17
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟